جیک با هیچ چیز جز مهمانی و موسیقی در ذهنش ، مجبور است بعد از زندگی نگاه سختی به خودش و خاکستر اطرافش بیندازد و حرفه آواز خواندن او به آرامی از هم جدا می شود.