عشق آنها مانند افسانه ها بود و آنها ازدواج کردند. به عبارت دیگر ، آنها مطابق با افسانه ها به پایان رسیدند ... Didem و Didem هنوز هم یکدیگر را دوست دارند. اما ازدواج رفلکس های آشکار کردن عشق و علاقه آدم را نابود کرده است. Didem به یک زن ناراضی تبدیل شده است که خود اعتماد به نفس و اراده آزاد است. تنها کسی که نگه می دارد این است که او او را به زندگی بازگرداند. او هنوز آدم را دوست دارد. DiDem ، که قبل از ترک خانواده ، دوستان و حرفه خود پس از همسرش ، در شهرهایی که در نقشه ها دیده بود ، دریغ نکرد ، از حل و فصل در نقشه ها دریغ نمی کند. این زمانی است که شاهزاده پری دیگر وارد داستان ما می شود. وقت آن است که اکنون بیدار شوید ...